دریافت
حجم: 434 کیلوبایت
برای دنیا اگر باشد، چنان میتازند که اسبهایشان به نفسنفس میافتند و از برخورد پایشان با سنگها، جرقههای آتش برمیخیزد. اینها برای رسیدن به این دنیا، چنان غارت میکنند که جز گردوغبار، اثری از خود باقی نمیگذارند، اما...
اما همین انسانیکه نسبت به دنیا اینگونه حریص است، وقتی نوبت به پروردگارش میرسد، بسیار بیهمت و ناسپاس میشود و خودش هم بر این خوی زشت، گواهی میدهد. این در حالی است که خدا، دوستداشتنِ خیر و نیکی را در وجود او قرار داده بود، اما او بهجای اینکه خیر را در خدای باقی ببیند، در دنیای فانی دید و همه توان خود را برای آن گذاشت!
وای بر او... وای بر او که مسیر را به خطا رفته است! مگر نمیداند آن هنگام که قیامت برپا شود و همه آنچه در قبرها و قلبهاست، بیرون بریزد؛ دیگر اوست و خدایی که به همهچیز آگاه است؛ خدایی که یکعمر نافرمانیاش را کرد تا دنیای نابودشدنی را به دست آورد...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَالْعادِیاتِ ضَبْحاً (1) فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً (2) فَالْمُغیراتِ صُبْحاً (3) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً (4) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً (5) إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ (6) وَإِنَّهُ عَلى ذلِکَ لَشَهیدٌ (7) وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیرِ لَشَدیدٌ (8) أَفَلا یعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ (9) وَحُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ (10) إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یوْمَئِذٍ لَخَبیرٌ (11)
سوگند به آن اسبها که نفسزنان تازاناند (1) و سوگند به آنها که با نواختن و تاختن بر سنگلاخها با سمهایشان شراره آتش برآورندگاناند (2) و سوگند به آنها که بامدادان یورشبرندگاناند (3) و با آن یورش، غبارى برانگیختند (4) و بدینوسیله میان جمعی درآمدند (5) [به آنها سوگند] که انسان نسبت به پروردگارش بسیار بیتوجه و ناسپاس است (6) و او قطعاً بر بیتوجهی و ناسپاسی خود گواه است (7) و [آنچه بهرغم این گواهی، او را به این وضعیت دچار ساخته، آن است که] او بهشدت شیفته خیر است. (8) [این انسان بیتوجه و ناسپاس]، آیا نمىداند آن روز که دفنشدگانِ در گورها برانگیخته مىشوند (9) و آنچه در سینههاست، همه فاش مىگردد (10) بهیقین، آن روز پروردگارشان به آنان آگاه است. (11)
نظرات (۰)