دریافت
حجم: 642 کیلوبایت
به خودشان اگر باشد، بیچارهاند؛ چون هیچ چیز ندارند. نه زمین حاصلخیز که کشاورزی کنند، نه آبوهوای خوب که به دامداری بپردازند. در چنین شرایط وحشتناکی، خدا یک نعمت ویژه به ایشان داده که بهخاطر آن به ثروتمندترین افراد و قبیلهها تبدیل شدهاند: خانه کعبه! اما عجیب است که همه خداپرستان از دوردستها خود را به این سرزمین امن میرسانند تا خدای یکتا و بینیاز را بندگی کنند، آنوقت قریش- این کلیددارانِ بیتالله که از قِبل سفرهای تابستانی و زمستانی کاروانها به نانونوایی رسیدهاند و انسوالفتی پیدا کردهاند- به عکس همه کاروانها از اصل قضیه بازماندهاند و به جای خدا، به نعمت خدا دلبستهاند!
چرا به خود نمیآیند؟ آیا وقت آن نشده که به جای بهانه کردن خانه خدا برای دنیاپرستی و نعمتپرستی، خدای این دنیا و نعمتها را بپرستند و سرِ بندگی برای او فرود آورند؟ آری؛ شاید این آخرین فرصت باشد، پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لِإیلافِ قُرَیْشٍ (1) إیلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّیْفِ (2)
فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ (3) الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (4)
برای الفت دادنِ قریش، الفتشان هنگام کوچ زمستان و تابستان، پس باید خداوند این خانه را بپرستند. همان [خدایی] که در گرسنگی غذایشان داد و از بیم [دشمن] ایمنشان ساخت.
نظرات (۰)