دریافت
حجم: 483 کیلوبایت
متکبرِ مهربان
آدم متکبر هیچ وقت حاضر نمیشود سرش را پایین بیاورد تا حرف یک آدم معمولی را بشنود. مثلا هیچ پادشاه متکبری برای حرف مردم تره خرد نمیکند. البته آدمیزاد- پادشان باشد یا رعیت- غلط میکند که تکبر داشته باشد! تکبر مال خداست و منحصر است در ذات او.
حالا همین خدا به پیغامرسان خود یک پیام ویژه میدهد: «پیامبر من؛ اگر مردم- معمولی یا غیرمعمولی- از تو درباره من پرسیدند...» انگاه ر خدا دیگر ننمیخواهد پیامبر واسطه باشد؛ وگرنه میفرمود: «پیامبر من به ایشان بگو» اما همین قدر هم ما را معطل نکرد و خودش جواب داد: «اگر از تو درباره من پرسیدند، پس من نزدیکم... نزدیک!»
چقدر مهربان این خدای متکبر و چقدر حواس ما پرت از ست از این خدای مهربانِ متکبر! که اگر پرت نبود، ادامه آیه را خوب میخواندیم و خوب عمل میکردیم:
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ
فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، بدانند که من به آنان نزدیکم؛ دعاى دعاکننده را -آنگاه که مرا بخواند -اجابت مىکنم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به درگاه من دعا کنند و به من ایمان بیاورند که دعایشان را اجابت مىکنم، امید آن که در دعایشان به درگاه خدا راهیاب شوند.
سوره مبارکه بقره آیه 186
نظرات (۰)