علامه عسگری یک سال که به عربستان میروند در مسجد خیف یا منی چند دقیقهای صحبت میکنند و بعد یکی از حاضران از او دعوت میکند تا علامه به دانشگاه جامعة الاسلامیه بروند و با بنباز مفتی اعظم عربستان ملاقات داشته باشند.
در دانشگاه، ایشان ابتدا موقع سخنرانیشان بیان میدارد که باید همه مسلمانان با یکدیگر متحد شوند و باید سعی کرد تا مشکلات میان مسلمانان را برطرف کرد. مفتی اعظم پس از مدتی متوجه شیعه بودن وی میشود و بیان میدارد انتم مشرکون، شما مشرک هستید، اول اسلام بیاور و بعد درباره اتحاد مسلمانان صحبت کن.
علامه ناراحت میشوند و با خود میگویند من اینجا حرفهایم را میزنم حتی به قیمت از دست دادن جانم. ایشان ویژگیهای شیعه را آنچنان زیبا بیان میکنند که مفتی اعظم نهایتاً شروع میکند با لفظ یا شیخ یا شیخ، علامه را مورد خطاب قرار داده و به اشتباه خود اقرار میکند.
راوی: فرزند ایشان
منبع: مهر
علامه سید مرتضی عسگری
نظرات (۰)