حکایت خوبان ۲۵۳ | فقیرنوازی به سبک مرحوم قاضی

 فقیرنوازی به سبک مرحوم قاضی

یکی از رفقای نجفی ما برای من گفت: من یک روز به دکان سبزی‌فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول سوا کردن کاهو است؛ ولی به عکسِ معهود، کاهوهای پلاسیده و آن‌هایی را که دارای برگ‌های خشن و بزرگ هستند، برمی‌دارد. علت ماجرا را جویا شدم. فرمود: «من این مرد فروشنده را می‌شناسم؛ فرد بی‌بضاعت و فقیری است، من گاه‌گاهی به او مساعدت می‌کنم و نمی‌خواهم چیزی به او بلاعوض داده باشم تا اولاً آن عزت و شرف و آبرو از بین برود و ثانیاً خدای ناخواسته عادت کند مجانی گرفتن و در کسب هم ضعیف نشود؛ و برای ما فرقی ندارد کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها؛ و من می‌دانستم که این‌ها بالاخره خریداری ندارد و ظهر که دکان خود را می‌بندد، به بیرون خواهد ریخت؛ لذا برای عدم تضرر او مبادرت به خریدن کردم.»

منبع: خبرگزاری مشرق

راوی: علامه طهرانی

آیت‌الله سید علی‌ قاضی طباطبایی

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی