یاد یاران ۲۴۷ | آقای بنی‌صدر، شما فقط حرف می‌زنی!

آقای بنی‌صدر، شما فقط حرف می‌زنی!

از روی پل خرمشهر جلوتر نیامد. مرتب می‌گفت: نیروی کمکی در راه است، امکانات و تجهیزات در راه است. یک‌دفعه دیدم آقایی با قد بلند درحالی‌که لباس سبز نظامی بر تن و کلاه تکاورها را داشت، باعصبانیت فریاد زد: «آقای بنی‌صدر، نیروهای دشمن دارند شهر رو می‌گیرند. شما فرمانده کل قوا هستی، بیست وپنج روزه داری این حرفا رو می‌زنی، پس این نیرو و تجهیزات کی می رسه؟ ما تانک احتیاج داریم تا شهر رو نگه‌داریم.» بنی‌صدر که خیلی عصبانی شده بود گفت: «مگه تانک نقل و نباته که به شما بدیم. جنگ برنامه‌ریزی میخواد. خرج داره و...» شاهرخ هم بلند گفت: «شما فقط شعار میدی، نه تجهیزات می‌فرستی، نه پول میدی.» بعد مکثی کرد و به حالت تمسخرآمیزی گفت: «می‌خوای اگه مشکل داری، یه کیسه دست بگیریم و برات پول جمع کنیم!» بنی‌صدر که خیلی عصبانی شده بود، چیزی نگفت و با همراهانش از آنجا رفت.

منبع: کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی به نقل از تارنمای نوید شاهد

راوی: میرعاصف شاه‌مرادی

شهید شاهرخ ضرغام

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی