در محضر قرآن ۲۳۶ | دعوای الکی

دعوای الکی

گاهی چیزی را می‌دانی و برای همین با مخالفانش مخالفت می‌کنی، گاهی نمی‌دانی و مخالفت می‌کنی و گاهی می‌دانی که نمی‌دانی، ولی باز هم مخالفت می‌کنی؛ چقدر مریض!

در قضیه وحی ما چه چیز را انکار می‌کنیم؟ اصل معاد را؟ آن را که فطرت‌مان پذیرفته؛ دلایل اثباتش را؟ این هم که مسئله چندانی نیست. نکند می‌ترسیم اگر وحی را بپذیریم، مجبور شویم به دستوراتش عمل کنیم و آن وقت نتوانیم به هوای نفس‌مان حال بدهیم؟ آری، برای همین است که می‌گوییم پیامبر دروغگوست؛ اما خدا پاسخ می‌دهد:

                                                 ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی؛ ‏أَ فَتُمارُونَهُ عَلی‏ ما یَری[1]

پیامبر آن را در دل دید و دریافت و دلش آنچه را دید به‌خطا ندید. آیا در آنچه دیده است با او جدال می‌کنید؟

او دیده، آن چه را که ما از شنیدنش ابا داریم. همین قرآن بالاترین حجت است برای این که بپذیریم او شنیده‌ها و نشنیده‌های ما را می‌بیند...



[1] نجم، ۱۱ و ۱۲

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی