یاد یاران ۲۳۴ | شستن دیگ‌ها

 شستن دیگ‌ها

آقا حامد سال‌ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی عاشورا می‌شد، برای هیئت چهارهزارتا نهار می‌دادیم که حامد منتظر می‌شد همه کم‌کم برن تا کار شستن دیگ‌ها رو شروع کنه. با گریه و حال عجیبی شروع به کار می‌کرد. بهش می‌گفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن.

می‌گفت: «اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی.»

و همین‌طور می‌گفت: «شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ‌هاست و من از این دیگ‌ها حاجتم رو خواهم گرفت.»

منبع: تارنمای ابر و باد

شهید مدافع حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) حامد جوانی

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی