دعوای اقتصاد و فرهنگ تبدیل شده است به دعوای دلار و حجاب. از این طرف قیمت دلار سرسامآور شده و از طرف دیگر گیر دادن به دختر رقاص و ممنوع کردن مانتوهای جلوباز نقل محافل خبری شده است. این وسط خبر اختلاسها و کمکاریهای افرادی که مورد اعتماد مردم بودهاند نیز اضافه شده و همه چیز را به هم ریخته است.
موضعگیریهای مردم و نخبگان هم برای خودش داستانی دارد. گروهی دین را در همان خدمترسانیها و بیدینی را در این بیاعتمادسازیها تعریف میکنند و حجاب و لباس و بیبندوباریها را متفرقه میدانند. گروهی هم به عکس همه چیز را در همین لباس و روسری تعریف کردهاند.
عجیب است! چطور اینها را این قدر راحت به هم ربط میدهند؟ آیا همه این بیحجابها از طبقات فقیر جامعهاند یا کسانیاند که پولشان را بالا کشیدهاند؟ یا آن اختلاسکاران و مسئولین بیلیاقت، متولی دین ما و آخرتماناند؟ نه؛ هر چیزی جای خود را دارد و البته زمانشناسی برای قانونگذاری فشار آوردن بر مردم هم هنر میخواهد
نظرات (۰)