در عملیات بازیدراز بالگردهای عراقی به صورت مستقیم به سنگرهای بچهها شلیک میکردند و اوضاع وخیمی را ایجاد کرده بودند. در همان وضع، یکی از نیروها به سمت محسن رفت و با ناراحتی گفت: «پس آنهایی که قرار بود ما را پشتیبانی کنند کجایند؟ چرا نمیآیند؟! چرا بچهها را به کشتن میدهی؟!» وزوایی سرش را برگرداند، نگاهی به آسمان انداخت و همه را صدا زد. صدایش در فضا پیچید که میگفت: «الم تر کیف فعل ربک با صحاب الفیل ...» بچهها با او شروع به خواندن کردند. در همین لحظه یکی از بالگردها بهاشتباه تانک عراقی را به آتش کشید و دو بالگرد دیگر با هم برخورد کردند!
منبع: سایت شهید آوینی
شهید محسن وزوایی
نظرات (۰)