زندگی کارمندی، شور و نشاطش کم است. هر گلی بزنی به سر صاحب کارت زدهای! برای همین انگیزه زیادی به انسان نمیدهد. سر برج، کمتر یا بیشتر، حقوق ثابت خودت را میگیری و میروی سراغ قسطها و قرض و قولههایت...!
زندگی کارآفرینی، برعکس، پر از شور و هیجان است. برای زندهماندنت در بازار باید اهل ریسک باشی و بجنگی. هر لحظه ممکن است رقیبت زیر دو خمت را بگیرد و ضربه فنیات کند. خلاصه این که کارآفرینی، حواس جمع میخواهد و مرد کهن!
از یک طرف میشود کوه را از دور نگاه کرد و از زیباییاش دورادور لذت برد. از آن طرف میشود زحمت کوه رفتن را به جان خرید و دل را به طراوت کوه سپرد و حتی از خستگیهایش هم لذت برد.
یادت باشد کار یک فعالیت خستهکننده نیست. انتخاب با توست.
نظرات (۰)