زیاد میشنویم که میگویند: «سینمای ایران از نبود فیلمنامههای خوب رنج میبرد.» شاید درستتر این باشد که بگوییم: مشکل اصلی سینمای ایران در مرحله «طرح» است که مشخص میکند شخصیت اصلی در آن وضعیت چه رفتار و کنشی را انجام میدهد. طرحی خوب میدرخشد که در آغاز و میانه و پایان ویژه باشد. اما طرحهای ما در یکی از این بخشها میلنگد.
اینکه یک طرح چگونه میتواند مفاهیم و معانی خود را به مخاطب منتقل کند، به «بازنمایی» آن در بخش «میانه» باز میگردد. گاهی ما یک تصویر را مثل آینه تخت نمایش میدهیم، گاهی مثل آینه محدب یا مقعر در نمایش آن تصرف میکنیم و گاهی حقیقتی را از نو میسازیم. بازنمایی امروزه به معنای سوم به کار میرود، یعنی رسانهها حقایق را میسازند، حتی اگر واقعیت نداشته باشد.
به جای بازنمایی، بد نیست که از «مُحاکات» استفاده کنیم و آن را بهترین روش برای انتقال معانی بدانیم؛ معانی که حقیقتشان را خدای این جهان خلق کرده و هنرمند سعی میکند در نمایش آنها بهترین هنر خود را به کار گیرد.
نظرات (۰)