حالا که همه دست به دست هم دادهاند تا جمهوری اسلامی را ناکارآمد نشان دهند، به جای نشان دادن آمار و ارقام و پیشرفتهای دهها برابری نسبت به دوران پهلوی، این بار میخواهیم تکلیفمان را با اصل قضیه روشن کنیم:
اولاً هر کس از کارآمدی یا ناکارآمدی حرف میزند باید مستند بگوید. حتی اگر آمارهای داخلی را قبول ندارند، به نظر میرسد که آمارهای جهانی میتواند کارساز باشد.
ثانیاً یک قاعده را باید یادآوری کرد و آن اینکه آدم بیمار برای رسیدن به سلامتی نیاز به عمل جراحی دارد. حکومت چهلساله انقلاب، ایرانی را که در طول صدها سال بیمار شده بود، جراحی کرد و طبیعتاً عمل جراحی درد و خونریزی دارد.
ثالثاً در این عمل جراحی، دکتر را مردم انتخاب میکنند. هر وقت کار را به کاردان دادیم، خیرش را دیدیم و هر وقت حرف تبلیغاتچیها را پذیرفتیم، ضرر کردیم.
خلاصه اینکه قضاوتها درباره کارآمدی جمهوری اسلامی ناقص است. اگر هدف و سرمایه را فراموش کنیم، در مقایسههای ناقص فقط غر میزنیم. اما اگر این دو را بشناسیم، خوبیها و ضعفهایمان را درستتر تبیین میکنیم.
نظرات (۰)