شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دورهم نشسته بودیم. دعای توسل شهید تورجی در حال پخش بود. هرکسی در حال خودش بود. صدای در آمد. بلند شدم و در را باز کردم. درنهایت تعجب دیدم استاد گرامی ما حضرت «آیتالله جوادی آملی» پشت در است، با خوشحالی گفتم: بفرمایید! ایشان هم درنهایت ادب قبول کردند و وارد شدند. البته قبلاً هم به حجرهها و طلبههایشان سر میزدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم. استاد در گوشهای از اتاق نشستند. بعد گفتند: «اگر مشکلی نیست، ضبط را روشن کنید!» استاد پرسیدند: «اسم ایشان چیست؟!» گفتم: «محمدرضا تورجیزاده.» استاد پس از کمی مکث فرمودند: «ایشان در عشق خدا سوخته است.»
گفتم: «ایشان شهید شده، فرمانده گردان یازهرا (سلاماللهعلیها) هم بوده.» استاد ادامه داد: «ایشان قبل از شهادت سوخته بوده.»
منبع: کتاب «یا زهرا»، ص 193 و 194، به نقل از خبرگزاری مشرق
راوی: شهید سید محمدحسین نواب
شهید محمدرضا تورجیزاده
نظرات (۰)