وقتی از جنگ و جهاد یا اخلاق و معنویت یا درس و علم یا چیزهایی از این قبیل صحبت میکنیم، جا دارد یکی بپرسد: «که چی؟» این سؤال خیلیهاست که یا علناً میپرسند یا در قلب خود مخفی میکنند. اینها را یک جواب قانع میکند و آن این است که میخواهیم به «جامعه آرمانی» برسیم.
اما این جامعه آرمانی با آن که افلاطون و ارسطو میگویند یا در جوامع غربی مشهور است فرق دارد. اینجا جامعه آرمانی، جامعهای است به سوی بینهایت، به سوی خدایی که تمامی ندارد و این محقق نمیشود مگر الگو قرار دادن پیامبر و یار و همراه او شدن:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً[1]
محمّد (صلیاللهعلیهوآله) پیامبر خداست و کسانی که با اویند بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود میبینی در حالی که فضل و خشنودی خدا را خواستارند.
نظرات (۰)