آنقدر وسواسی است که میگوید نمیتواند ازدواج کند. از آن طرف در عمل حاضر است با هر کسی دوست شود. آخر سر هم که سرش به سنگ خورد و دوران مهم جوانی را از دست داد، مجبور میشود به یک ازدواج نهچندان حسابشده تن دهد. در حالی که مسیر را از همان اول اشتباه رفته؛ چون ازدواج یعنی شروع یک شراکت در دین و دنیا که باید از همان ابتدای جوانی با حساب و کتاب انجام شود:
انْظُرْ أَیْنَ تَضَعُ نَفْسَکَ، وَ مَنْ تُشْرِکُهُ فِی مَالِکَ، وَ تُطْلِعُهُ عَلَى دِینِکَ وَ سِرِّکَ[1]
امام صادق (علیهالسلام): خوب دقت کن که خودت را در کجا مىنهى و چه کسى را در مالت شریک مىگردانى و بر دین و اسرارت آگاه مىسازى.
جان و مال و ناموس شنیدهاید؟ دین و راز را هم اضافه کنید و بدانید که ازدواج یعنی شراکت در همه اینها!
نظرات (۰)