فرق است بین تدبر و تذکر. تدبر یعنی فهمیدن حرف اصلی و تذکر یعنی پذیرفتن آن. مردم زمان پیغمبر قرآن را خوب میفهمیدند یعنی تدبر میکردند، اما چون بر قلبهایشان قفل گناه و زنگار غفلت زده بودند، نمیتوانستند حرف حق را بپذیرند.
مردم ما اما چون زبان قرآن را خوب نمیفهمند و از زمان نزول قرآن فاصله گرفتهاند، حتی تدبر هم نمیکنند، چه رسد که بخواهند تذکر یابند. البته تذکر حداقلی همیشه امکان دارد. پس مرحله اول این است که تدبر کنیم و بعد آماده تذکر باشیم، وگرنه شیطان اهل تدبر را هم با زیبا نشان دادن زشتیهایشان خوب فریب میدهد:
أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها
إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ[1]
آیا در قرآن تدبر نمیکنند؟ (نه، اتفاقاً خوب تدبر کردهاند) بلکه (مشکل اینجاست که) بر دلها قفل مخصوص دلها خورده است؟ کسانی که بعد از روشن شدن هدایت عقبگرد کردند، کسانی هستند که شیطان زشتی اعمالشان را زیبا جلوه داد و در راه باطل کمکشان کرد.
نظرات (۰)