کم نیستند افرادی که در همایشها و سخنرانیها از جنگ و جهاد صحبت میکنند و آرزوی شهادت سر زبانشان است. اما اینها فقط در زمان خوشی است و وقتی جنگ جدی میشود، برق از سرشان میپرد. انگار که همه ادعاها دروغ بوده است. اینها درست شبیه همانهایی هستند که زمان پیامبر به دنبال نزول سورههای جهاد بودند اما وقتی که این سورهها نازل میشد...
فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْکَمَةٌ وَ ذُکِرَ فیهَا الْقِتالُ
رَأَیْتَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ نَظَرَ الْمَغْشِیِّ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ
فَأَوْلی لَهُمْ[1]
امّا آن گاه که سورهاى صریح و روشن نازل مىشود و در آن از جنگ و جهاد یاد مىگردد ، بیماردلانِ سُستایمان را مىبینى که از شدّت ترس، همچون کسى که مرگ بر او سایه افکنده، به تو مىنگرند، پس همان مرگ براى آنان سزاوارتر است!
آری فرق است بین مرگ و شهادت است؛ اما بعضیها سزاوار همان مرگ هستند!
نظرات (۰)