مسجد بهتر ۱۷۹ | حتی اگر سینه‌اش...

حتی اگر سینه‌اش...

تیرخورده بود و سینه‌اش را چاک داده بود. ازقضا فیلم‌بردار رسید و شروع کرد به مصاحبه!

از او پرسید: مهم‌ترین پیامت به مردم در این لحظات آخر چیست؟

گفته بود وقتی کمپوت می‌فرستید جبهه، کاغذش را نَکَنید؛ تا حالا سه بار به من رب گوجه رسیده!

 

هستند بچه مسجدی‌هایی که دردهایشان را در سینه‌هایشان نگه می‌دارند و فقط لبخندشان را به بقیه هدیه می‌دهند حتی اگر ترکش سینه‌هایشان را چاک داده باشد؛ چراکه حزشادی‌اش در چهره‌اش نمایان است و حزنش در سینه‌اش حتی اگر سینه‌اش...

ایستاده‌اند.

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی