آمارها نشان میدهد که درصد بالایی از فیلمهای ایرانی با موضوع خانواده است. این خانوادهها در هر دوره یک ویژگی داشتند. مثلاً در دهه هفتاد خانواده بود و ازدواج. یعنی انواع و اقسام تشکیل خانواده را در دهه هفتاد و تا مقداری هشتاد، تجربه کردیم. اما پس از آن خانوادههای سینما به سمت متلاشی شدن رفت و هم آمار طلاق بالا گرفت و هم درونمایههای خیانت و روابط مثلثی رشد کرد.
طبیعتاً سینما از جامعه تأثیر میپذیرد و بر جامعه تأثیر میگذارد، اما سینمای ما این کار را نمیکند، یعنی اینطور نیست که مثلاً سینمای ایران از جامعه مشکلات خانواده را بگیرد و به آن راهکار دهد؛ بلکه سینما به عکس، به جامعه مشکلات خانواده را بزرگ و بزرگتر میکند و بیهیچ راه حلی از آن میگذرد. شاید بتوان گفت سینمای ایران به جای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، از مسائل جامعه سوءاستفاده میکند و با تشدید آن از مخاطب سواری میگیرد تا خودش را به گیشه برساند.
به نظر میرسد که رسالت سینما اگرچه تبیین شده، هنوز به درستی باور نشده است.
نظرات (۰)