هر چه دلش میخواهد، میگوید. به ظاهرش هم اگر نگاه کنی، متوجه نمیشوی چه میگوید و با چه انگیزهای. اصلاً از قدیم گفتهاند: دروغ که حناق نیست! آنقدر دلیل و استدلال میآورد که خیال میکنی همین است که او میگوید. با همین استدلالها میتواند روز را شب کند و شب را روز. غافل از اینکه او با کسی که حرف حساب میزند، یک فرق دارد: پیروی از هوای نفس!
أَ فَمَنْ کانَ عَلى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ[1]
آیا کسی که بر دلیل روشنى از جانب پروردگارش تکیه کرده، مانند کسى است که کارهاى زشتش برایش جلوه داده شده و از هواهاى نفسانى خود پیروى کردهاند؟
باید بیشتر فکر کرد. حرف پیامبران و مردان خدا معمولاً زر و زیور دشمنانشان را ندارد. ولی چون بر مبنا و همراه با حجت است، میماند و آن یکیها میرود. باید اهل تفکر بود!
نظرات (۰)