وقتی محمد شهید شد، بسیاری از زندانیان میگفتند که پدرمان را از دست دادیم. با اینکه محمد بسیار جوان بود، اما آنقدر دارای منش مردانه و بزرگوارانه بود که زندانیان او را پدر خود میدانستند.
یک روز محمد با یکی از منافقین برخوردی داشت. وقتی نصیحتش میکرد که وضع زندان را به هم نریزید و مقررات را رعایت کنید، او با گستاخی هر چه تمام آب دهان بهصورت محمد انداخت. محمد هم با آقایی هرچه تمامتر تف را از صورت خود پاک کرد و به او گفت که: «این برخورد شما یک برخورد انسانی نیست.» و در همین حد بسنده کرد. بااینکه خب حاکم بود و قدرت داشت و میتوانست هر نوع عکسالعملی نشان بدهد.
راوی: شهید سید اسدالله لاجوردی
منبع: خبرگزاری فارس
8 تیر، شهادت «محمد کچویی» رئیس زندان اوین به دست منافقین (1360 ش)
نظرات (۰)