حسی که در انتخابات و مخصوصاً بعد از اعلام نتایج به جامعه دست میدهد، حس بعد از شهرآوردهای فوتبالی است. نه از جهت برنده و بازنده که آن در همه بازیها و رقابتها وجود دارد، بلکه از جهت رفتار طرفداران و حتی خود رقیبها با هم بعد از انتخابات. آنهایی که رأی بیشتری آوردهاند، به غایت خوشحالاند و آنها که رأیشان کمتر است، به غایت غمگین. باید برای هردوشان آیه «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»[1] را خواند تا به بیراهه نروند.
برد و باخت این قدرها مسئله ندارد. مشکل اصلی در کُری خواندن دو طرف برای همدیگر و حس انتقامی است که در مقابل هم دارند. آنقدر که احساس میشود انگار کسی درد مردم ندارد و برای خدا نیامده است. و کاری که نه خدا دارد و نه مردم، به چه دردی میخورد؟
تا وقتی که این حس هست، آن جامعه جامعه اسلامی نیست؛ جامعهای که امام روحالله آن را حدود چهل سال پیش بنا کرد و مرتب گفت: «همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه»[2]. ما آمدهایم که این جامعه را بنا کنیم و غیر آن هر چه باشد، ارزشی ندارد.
نظرات (۰)