صادق وصیت کرده بود که بعد از شهادتش و در مراسم تشییع سیاه نپوشم و سفید به تن کنم. میگفت برای تشییعکنندههایش که بسیار هم عظیم حضور داشتند، لبخند بزنم و قوت قلبشان باشم. در مراسماتش به تأکید میگفت: «بهجای خرما شیرینی پخشکنید و سر تشییعکنندگانم نقل بپاشید.» از من خواستند در جمع گریه نکنم و زینبوار بایستم. خواست تا ادامهدهنده راهش باشم. خواست تا عاشق ولایتفقیه باشم و بر ارادت و عشقش بر امام خامنهای تأکید داشت.
همیشه به من میگفت: «خانم! دعا کن یکجوری شهید بشوم که حتی ذرهای از زمین را اشغال نکنم.» و من میگفتم: «نه من از خدا میخواهم که یک مزاری از تو برای من بماند.»
راوی: همسر شهید
منبع: هفتهنامه نه دی به نقل از سایت عصر انتظار
نظرات (۰)