ماجرای نیمروز به عنوان دومین کار سینمایی محمدحسین مهدویان که امضای خود را با سبک کارگردانی و انتخاب بازیگرانش مشخص کرده، این بار به جریان گروه منافقین پرداخته و با استفاده از برخی مزیتهای «ایستاده در غبار» یعنی فضاسازی خوب و گریم قابل قبول مسائل سازمان اطلاعات سپاه و چالشهایش با مجاهدین خلق را تصویر کرده است.
فیلم بیشتر از اینکه منافقین را قدرتمند نشان دهد، نیروهای خودی را ضعیف نشان میدهد طوری که بیننده به هیچ کدام از این همه جوان انقلابی نمیتواند افتخار کند. حتی شخصیتهای شهید بهشتی و شهید لاجوردی نیز در فیلمنامه نقش خاصی ندارند و انگار به صورت فرمایشی اضافه شدهاند.
ماجرای نیمروز به خاطر پرداخت خوبش به موضوعی خوب، ارزش دیدن دارد و لازم است که مورد حمایتهای مردمی و دولتی قرار بگیرد، اما این بدان معنا نیست که بتوان از نقصهای فیلم چشمپوشی کرد. به هر حال برای رسیدن به سینمای مطلوب انقلاب اسلامی باید به استانداردهای متعالی قالبی و محتوایی رسید و قیلوقالها نمیتواند نقصانها را جبران کند
نظرات (۰)