حکایت خوبان ۱۵۵ | تسبیح‌بازی یا سرنوشت‌بازی؟

تسبیح‌بازی یا سرنوشت‌بازی؟

سید جمال‌الدین اسدآبادی نزد ناصرالدین‌شاه رفته بود. سید برای این‌که شاه و کسانی را که در جلسه بودند، متنبه کند تسبیحش را درآورد و شروع به چرخاندن آن کرد.

کسانی که در جلسه بودند، به سید اعتراض کردند که این کاری که انجام می‌دهد در محضر شاه بی‌ادبی است و این کار را نکند.

سید جمال گفت: «جناب سلطان با سرنوشت یک ملت بازی می‌کند، چیزی به او نمی‌گویید و به من که با تسبیحم بازی می‌کنم، اعتراض می‌کنید؟»

منبع: سایت سیره علما

19 اسفند، شهادت «سید جمال‌الدین اسدآبادی» اندیشمند و روحانی مبارز مسلمان توسط سلطان عثمانی (1275 ش)ش

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی