من و تو قرآن میخوانیم و تدبر میکنیم تا در قلبمان تذکر یابیم و هدایت شویم. حالا اگر پیامبر اعظم این قرآن را برای ما تلاوت کند، دیگر نور علی نور میشود. همین پیامبر با همه بزرگیاش به این قرآن نیاز دارد و باید مثل من و تو به آن چنگ بزند تا در صراط مستقیم رشد کند:
فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (زخرف، ۴۳)
پس به آنچه بر تو وحی شده است، چنگ بزن (و به آن پای بند باش) که تو بر راهی راست قرار داری.
نکته عجیبی است! قرآن نه تنها به من و تو کمک میکند تا هدایت شویم، بلکه پیامبر را هم دستگیری میکند تا در راه راست ثابت قدم بماند و بهتر و سریعتر از قبل رشد کند. حالا میفهمیم که چرا اهلبیت اینقدر قرآن میخواندند و از آن کمک میگرفتند. و حالا میفهمیم که چرا پیامبر را «ثقل اکبر» و اهلبیت را «ثقل اصغر» مینامد.[1]
نظرات (۰)