به بهانه فیلم سینمایی «یتیمخانه ایران»
زاویه دیدهای ابوالقاسم طالبی همیشه آدم را به خود میگیرد. بعد از «قلادههای طلا» که انتظار میرفت او وارد فیلمی سیاسیتر شود و برای خودش اسم و رسمی پیدا کند، نگاهش را به صد سال عقبتر میدوزد تا بتواند صدها سال بعد را ببیند، چیزی که بقیه مدعیان فرهنگی نمیبینند.
اگرچه انتخاب بازیگران ضعیف و شعارزدگی در فیلمنامه زیاد است و کارگردانیاش چنگی به دل نمیزند، در مجموع باید ابوالقاسم طالبی را به خاطر این اثر ستود و تمامقد از او حمایت کرد. او دوست و دشمن را درست تشخیص داده و خوب میداند که این مردم تا وقتیکه دشمن را درست نشناسند و علمدار صالحی نداشته باشند، باز دل در گرو دشمن خواهند سپرد و غیرتمندانشان را تنها خواهند گذاشت.
داستان مهم اما تلخ با پایانی نسبتا شیرین، هر ایرانی را به سینما میکشاند و نشان میدهد که اینگونه فیلمها در سینمای ایران چهقدر یتیم و مهجورند.
نظرات (۰)