به مناسبت روز خروج پیامبر اعظم از غار و حرکت به سوی مدینه در سال یک هجری قمری
داستان هجرت پیامبر اعظم کلاً عجیب و هیجانانگیز است. از آغاز آن که امیرالمؤمنین در جای پیامبر خوابیدند، تا پنهان شدن در غار و لانه کردن کبوتر و خانه ساختن عنکبوت. اما از همه اینها مهمتر آن است که همراهِ پیامبر در غار به خود لرزید و پیامبر با یک جمله طلایی او را کمک کرد:
لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا
اندوه مدار که خدا با ماست.
جالبتر از این جمله پیامبر، ثمره آن است که خدا بلافاصله آرامش خاص خودش را بر قلب ایشان قرار داد و کمکی عجیب کرد:
فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها
پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهیانی که آنها را نمیدیدید، تأیید کرد.
کاش ما و دولتمردانمان اینقدر ایمان داشتیم که در مقابل تهدیدهای دشمن بگوییم: «خدا با ماست.» و آنوقت نتیجه را به او میسپردیم.
آیه ۴۰ توبه
نظرات (۰)