نیروی زمینی ارتش عراق در حال پیشروی بود و خود را به حمیدیه رسانده بود. اهواز مورد تهدید جدی قرار گرفته بود. اگر دشمن در این حمله موفق میشد، زنگ سقوط اهواز به صدا در میآمد. این خبر به گوش «ولی معظم فقیه» میرسد. امام روحالله میفرمایند: «مگر جوانان اهواز مردهاند؟»
همین جمله کفایت میکرد تا شاگردان مدرسه عشق به خود آیند. علی غیور اصلی، مسئول آموزش سپاه اهواز فرماندهی جمع ۲۸ نفره جوانان را به عهده میگیرد. او یک ارتشی مؤمن بود که قبل انقلاب، حکم اعدامش هم صادر شده بود! با تدبیر و طرح نظامی او و ایمان و اخلاص رزمندگان، همان گروه کمجمعیت میتوانند بر لشکر عظیم دشمن غلبه کردند و ترسی که خدا در دل دشمن انداخت، باعث شد از حمیدیه و سوسنگرد و بستان تا چذابه عقبنشینی میکند.
فرمان «ولی» چه کارها که نمیکند!
9 مهر 1359 - عملیات شهید غیور اصلی
نظرات (۰)