اولش که نگاه میکردی میگفتی عجب سنگ سختی است! امان از دل آدمی اگر به این مرحله از سختی برسد. بعد که خوب نگاه میکردی میدیدی که روی همان سنگ سخت هم بعضی چیزها ردپایی از خود بهجای گذاشته و در دلسنگ نشسته و جا باز کردهاند...
اثر اخلاق نیکو مانند همان قطرات آبی است که به مرور بر دل سنگ مینشیند و برای خود جایی باز میکند. آنقدر که انگار روی این سنگ حک شده و شده جریانی از قطرات آب در دل این سنگ سخت دل!
میگفتند حاجآقای ابوترابی در زندان بعثیها طوری با شکنجهگرهایش رفتار میکرد که دل سنگ آنها نیز در خود حل میکرد...
نظرات (۰)