مرحوم سلطانالواعظین (مؤلف کتاب شبهای پیشاور) در اواخر عمر به بیمارى قلبى شدیدى مبتلا شد و نیاز به معالجه پیدا کرد.
فرزند او با یکى از یهودىهاى متمکن تهران آشنا بود. این شخص یهودى که از طریق فرزند، پدر دانشمندش را مىشناخت، یک چک سفید به او مىدهد و مىگوید این را به پدرت بده و بگو به هر کجا که مىخواهند براى معالجه بروند.
پدر در جواب مىگوید: من که یک عمر نوکر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام بودهام، حالا بیایم و از یک یهودى براى معالجه مریضىام پول بگیرم؟!
براساس: سیره علما
نظرات (۰)