درنگ ۱۰۲ | یک دست والیبال...

یک دست والیبال...

هنر دشمنتان تابه‌حال این بوده تا توانسته، شما را از بقیه جدا کرده و بقیه را از شما گرفته... چه اشکالی دارد وجه اشتراک خودمان را با این نوجوان‌ها و جوان‌ها با یک دست والیبال شروع کنیم؟!

 شهید ابراهیم هادی یک‌تنه با یک تیم، مسابقه‌ والیبال می‌داد و آخرش همه را مغلوب می‌کرد! بعد که نگاه می‌کردی از همین طریق با همه رفیق می‌شد... اگر نتوانیم با فضای مشروع امروزی‌ها راه بیاییم، قطعاً آن‌ها راهشان را از ما جدا می‌کنند... خوب است کمی با شور و نشاط و تحرک بیشتر، با بازی‌ها و حتی مسابقه با آن‌ها، همراهی‌شان کنیم... یا حتی اخبار ورزشی روز را دنبال کنیم و و و...

شاید گاهی یک دست والیبال ما پیش خدا باارزش‌تر از خیلی از کارهایمان برای او باشد!

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی