دریافت
حجم: 408 کیلوبایت

خرج کردن خود در بازار دنیا

بعد از این‌که آدمی خود را شناخت، استعدادهایش را کشف کرد و نیازهایش را یافت، می‌ماند خریداری‌که زندگی‌ را برایش خرج کند... خریداری که بیش از آن‌که به فکر خودش باشد، به فکر من باشد. یادم باشد سرمایه‌ای داشتم که قرار بود سودش را هم به صاحب سرمایه برگردانم: «انالله و انا الیه راجعون»

چه بخواهم و چه نخواهم زندگی‌ام صرف کارهای متفاوتی می‌شود؛ پس چه بهتر که زندگی‌ام خرج بهترین‌ها شود. بازار دنیا این‌گونه نیست. دنیا ما را می‌خواهد برای خودش ولی خدا ما را می‌خواهد برای خودمان...

هنگامی‌که یک عمر برای دلم دویدم، نتیجه‌اش چه می‌شود؟ هنگامی‌که یک عمر برای هوس‌های مردم سوختم، آن‌ها به من چه می‌دهند؟ جز چندتا آفرین و یک دقیقه کف زدن و چهار دقیقه سکوت! یادم نرود جناب زبیر را که شمشیرش عمری مشکلات پیامبر را حل می‌کرد، چگونه به خاطر دنیاخواهی، در جنگ جمل ذلیل شد. او خودش را باخت در بازار دنیا...

کسانی که خریدارشان خداست، همیشه به سمتش درحرکت‌اند، درنگ بس است...