حکایت خوبان 108 | شفاعت کن، حلالت کنم!

شفاعت کن، حلالت کنم!

شیخ مرتضی آشتیانی شخص اوّل تهران بود. نمازش به‌قدری شلوغ می‌شد که برای مأمومانی که دیر می‌آمدند، جا پیدا نمی‌شد.

شیخ مرتضی مخالفی داشت که سید بود. آن سید برای این‌که مرحوم آشتیانی را از میدان به در کند، در بین مردم شایع کرد که وی با روس‌ها در به توپ بستن حرم حضرت رضا علیه‌السلام همکاری و تبانی کرده است!

این تهمت بزرگ وقتی در میان مردم منتشر شد، کار را به‌جایی رساند که حتّی یک نفر هم در نماز شیخ شرکت نمی‌کرد. مرحوم آشتیانی نتوانست در تهران بماند و به مشهد رفت.

وقتی آن سید موفق شد به این شکل مرحوم آشتیانی را کنار بزند و میدان برای او خالی شد، متوجه شد چه گناه بزرگی کرده... لذا برای حلالیت‌طلبی نزد او رفت. آشیخ مرتضی بزرگوارانه گفته بود اگر وعده بدهی که نزد جدّت از من شفاعت کنی، حاضرم تو را ببخشم!

به نقل از آیت‌الله شبیری زنجانی

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۲)

  • محمدحیدری
  • سلام ضمن عرض خداقوت خدمت دوستان خوب مسجدنما.خواستم بگم لطفا یکی ازعناوین تابلوی اعلانات رو به امام عصرارواحنا فداه اختصاص دهید به شدت جایش خالیست.باتشکر
    چه خوبه هر مطلبی رو که میذارید با منبعش باشه.!!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی