تاریخ را که بگردی، میبینی هر جا انقلاب یا نهضتی مردمی در راه درست بوده، یک گروه غرغرو هم بودهاند که کاری نداشتهاند جز خرده گرفتن و نق زدن. یعنی انگار اینها به هیچ دردی نمیخورند مگر اینکه روی اعصاب دیگران راه بروند و بقیه را از کار بزرگی که کردهاند، دلسرد کنند.
نمونهاش قوم بنیاسرائیل که صافصاف در چشم پیامبر خدا زل میزدند و به موسی علیهالسلام میگفتند:
قالُوا أُوذینا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا
گفتند: هم پیش از آنکه نزد ما بیایى و هم بعد از آنکه نزد ما آمدى مورد آزار قرار گرفتیم. (پس آمدنت چه فایدهای داشت؟)
آن وقت پیامبر مظلوم هم میفرمود:
قالَ عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ
گفت: امید است پروردگارتان دشمن شما را نابود کند و شما را در این سرزمین جانشین گرداند.
اما مگر حرف حساب به گوششان میرفت؟ راستی، شما چقدر شنیدهاید افرادی را که میگویند: «این چه انقلابی است که هم قبلش سختی بود و هم بعدش»؟
نظرات (۰)