با قایق گشت میزدیم. چند روزی بود عراقیها راهبهراه کمین میزدند بهمان. سر یک آبراه، قایق حسین پیچید روبهرویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید: «چه خبر؟» گفتم: «چند روز بود قایق خراب شده بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم. مراقب بچهها باشیم. عصر که میشه، میپریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یکجا میخوریم.» پرسید: «پس کی نماز میخونی؟» گفتم: «همون عصری.» گفت: «بیخود.» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همانجا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم.
هشت اسفند 1365- شهادت حاج حسین خرازی
"نما"ی "مسجد" نه فقط سنگ و آهن و سیمان، که مجموع عناصری است که یک نفر در ارتباط با مسجد آن را مشاهده میکند. بیایید این نما را معرفت افزا کنیم!
"مسجد نما" میخواهد دستیاری برای فعالان فرهنگی مساجد باشد.
استفاده از محتواها و طرح ها برای همه و در همه جا آزاد است. حتی در صورت حذف نشان "مسجد نما"ی گوشه طرح ها!
»»انشاءالله بستههای تابلو اعلانات و نشریات، حداکثر تا عصر چهارشنبه هر هفته آماده دریافت خواهد بود.
»» با توجه به محدودیتها، لطفا برای اجرایی شدن پیشنهادات بسیار سازنده و خوب خود شکیبا باشید.
در این سایت هیچ گونه حق تالیفی وجود ندارد و استفاده از مطالب بدون هیچ قید و شرطی آزاد است
ارتباط با مسجدنما: شماره پیامک: 1000150160170، رایانامه: masjednama@gmail.com
نظرات (۰)