موتور بلیزر سوخت
آقای محسن رفیقدوست مسئول تیم حفاظت و راننده بلیزر امام در روز 12 بهمن، در خاطرهای میگوید:
خود من آنقدر فشار عصبی رویم بود که بدنم میلرزید. تا به بهشتزهرا (سلاماللهعلیها) رسیدیم. این مسیر 3 ساعت و 20 دقیقه طول کشید. وقتی 500 متر از در بهشتزهرا داخل رفتیم، انبوهترین جمعیت روی ماشین ریخت و لحظاتی داخل ماشین از شب هم تاریکتر بود. احمد آقا کمکم به هوش آمد. امام اصرار میکرد که باید به قطعه 17 مربوط به شهدای 17 شهریور برویم.
از میان آن جمعیت انبوه در بهشتزهرا (سلاماللهعلیها) آمدند و گفتند که قرار است با هلیکوپتر برویم. موتور ماشین سوخت. تکان نمیخورد و کاپوت آن له شده بود. دوستان را صدا کردیم که ماشین را سانت به سانت بلند کنیم و به سمت هلیکوپتر ببریم. این 500 متر ماشین را منتقل کردیم و با هلیکوپتر زاویه 90 درجه تشکیل دادیم. حضرت امام را بغل کردم و دست احمد آقا دادم. زانوان امام را میبوسیدم. امام که وارد هلیکوپتر شد من بیهوش شدم. زمانی به هوش آمدم که در کنار یکی از خیابانها مرا خوابانده بودند و امام در حال سخرانی، میفرمودند: «من دولت تعیین میکنم. من توی دهن این دولت میزنم.»
منبع: سایت خبرآنلاین
نظرات (۰)