حکایت خوبان 97 | اگر خواست تیراندازی کند، مهلتش ندهند

     اگر خواست تیراندازی کند، مهلتش ندهند

یکی از نوه‌های امام خمینی توی مشهد به طرفداری از بنی‌صدر و علیه شهید رجایی سخنرانی کرد و ملت را به هم ریخت. وسط شلوغی هم دست به اسلحه برد. خبر که به امام رسید به دامادش، آقای اشراقی، گفت: پیغام دهید نامبرده تحت‌الحفظ به تهران اعزام شود. اگر خواست تیراندازی کند، مهلت ندهند و بلافاصله به او شلیک کنند و از پا درش آورند. آقای اشراقی رفت و برگشت.

– پیام را رساندید؟

– بله.

– گفتید اگر خواست تیراندازی کند، مهلتش ندهند؟

– ... نه.

– برگردید عین پیام را برسانید.

منبع: پایگاه سیره علماء sire-olama.ir

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی