یکی از نوههای امام خمینی توی مشهد به طرفداری از بنیصدر و علیه شهید رجایی سخنرانی کرد و ملت را به هم ریخت. وسط شلوغی هم دست به اسلحه برد. خبر که به امام رسید به دامادش، آقای اشراقی، گفت: پیغام دهید نامبرده تحتالحفظ به تهران اعزام شود. اگر خواست تیراندازی کند، مهلت ندهند و بلافاصله به او شلیک کنند و از پا درش آورند. آقای اشراقی رفت و برگشت.
– پیام را رساندید؟
– بله.
– گفتید اگر خواست تیراندازی کند، مهلتش ندهند؟
– ... نه.
– برگردید عین پیام را برسانید.
منبع: پایگاه سیره علماء sire-olama.ir
نظرات (۰)