درنگ 96 | بند و بساط‌ها!

      بند و بساط‌ها!

زمانی که حیران می‌شویم و مقصد و مقصود یادمان می‌رود... یادمان می‌رود که این تشکیلات، این کار فرهنگی و حتی این دور و بری‌ها و این‌همه بندوبساط‌ها برای این بود که برای همدیگر راه بشویم نه چاه... حتی ممکن است که روزی امام عصر(عج) به ما بگوید: «تو از مایی» ولی همین‌ها ما را زمین‌گیر کنند...

این قضیه بر سر زبیر هم اتفاق افتاد! «ما زال الزّبیر رجُلاً منّا أهلَ البیتِ حتّی نشأ ابنه المشئومُ عبدالله»زبیر از ما بود تا زمانی که پسرش عبدالله بزرگ نشده نبود!

زبیرِ سیف الاسلام! زبیرِ مخالف جریان سقیفه! زبیری که در زمان انقلاب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای خود برو و بیایی داشت! دیگر نمی‌توانست با ولی مسلمین علی (علیه‌السلام) کنار بیاید! یادش رفته بود مقصد و مقصود را... با اینکه پیامبر همین اتفاق را چندین سال قبل به او تذکر داده بود ولی... «منا اهل‌البیت» هم که باشی، کارهایت است که تو را معرفی می‌کند که همیشه «ملاک حال فعلی افراد است»...

خود را مخاطب آیات قرآن ببینیم:

 الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا(کهف آیۀ 46)

آیه می‌فرماید حتی اگر خواستید به چیزی دلخوش باشید به همان کارهای صالح و تقوایتان امید داشته باشید نه به این بندوبساط‌ها!

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی