درنگ 58 | جنود عقل و جنود شیطان

دریافت
حجم: 239 کیلوبایت

جنود عقل و جنود شیطان

جنگ است. آتش و دود جنود شیطان‌اند و در جستجوی یاران حق و عقل. هرکجا خوبی ببیند، آن را می‌درند و می‌سوزانند، خانه‌ها و حرم‌های امن را تخریب می‌کنند و با خاک یکسان؛ گویا از ابتدا هیچ انسانی نبوده! «کأن لم یکن شیئا مذکورا»

«القلب حرم الله» قلب انسان‌ها حرم امن الهی است؛ جای همه‌کس نیست و دشمنت همیشه درصدد نفوذ است شب و روز، از هر طریق که بتواند، چشم و گوش و زبان و... و تو مأمور باز و بست دروازه دلت هستی!

 البته سلطان دلت خدایی است مقتدر و مهربان که خود فرمود «انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی»

تو مثل بنگاه‌داری! دلت را به چه کسی اجاره می‌دهی؟ به عقلت که تو را به خدا برساند یا به...

«مدتی گذشت. دیگر همه او را می‌شناختند. معروف شده بود به فرمانده کور! خواهرها می‌گفتند ما ندیدیم که هنگام صحبت به ما نگاه کند. خانه دلش را به هرکس اجاره نمی‌داد. آخرسر هم خمپاره‌ای آمد و چشمانش را با قابش برد.»

من نیستم، صاحب‌خانه کس دیگری است...

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی