دریافت
حجم: 239 کیلوبایت
جنگ است. آتش و دود جنود شیطاناند و در جستجوی یاران حق و عقل. هرکجا خوبی ببیند، آن را میدرند و میسوزانند، خانهها و حرمهای امن را تخریب میکنند و با خاک یکسان؛ گویا از ابتدا هیچ انسانی نبوده! «کأن لم یکن شیئا مذکورا»
«القلب حرم الله» قلب انسانها حرم امن الهی است؛ جای همهکس نیست و دشمنت همیشه درصدد نفوذ است شب و روز، از هر طریق که بتواند، چشم و گوش و زبان و... و تو مأمور باز و بست دروازه دلت هستی!
البته سلطان دلت خدایی است مقتدر و مهربان که خود فرمود «انا جلیس من جالسنی و مطیع من اطاعنی»
تو مثل بنگاهداری! دلت را به چه کسی اجاره میدهی؟ به عقلت که تو را به خدا برساند یا به...
«مدتی گذشت. دیگر همه او را میشناختند. معروف شده بود به فرمانده کور! خواهرها میگفتند ما ندیدیم که هنگام صحبت به ما نگاه کند. خانه دلش را به هرکس اجاره نمیداد. آخرسر هم خمپارهای آمد و چشمانش را با قابش برد.»
من نیستم، صاحبخانه کس دیگری است...
نظرات (۰)