جان که به لبت رسیده باشد از دست انواع و اقسام جوامع غیر خدایی؛ لحظه شماری میکنی برای حکومتی که ولایتالله درش حکمرانی میکند. این یک نیاز فطری است که البته انسانها خیلی دیر باورش میکنند. وقتی که جانها به لب رسیده باشد...
در آن زمان، هیچ کس نمیگوید که دشمن نباشد، اما همه دنبال دوستیها و دشمنیهای واقعی هستند. طوری که دوست به جان دوست نیفتد و در مقابل، دشمن احساس آرامش نکند. خدا این جامعه را این گونه معرفی میکند:
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ (فتح،29)
محمّد فرستاده خداست، و کسانى که با اویند، در برابر کافران سرسخت و در میان خود مهربانند.
اگر گفتید چه چیز در این جامعه خیلی با صفاست؟ دوستیها و دشمنیها؟ از آنها بالاتر چه؟ آری؛ بودن در کنار رسولالله. چقدر باصفاست جامعهای که مردمش پروانهوار در کنار رسولالله یا ولیالله میگردند...
نظرات (۰)