استانداردهایی که در ذهن من و توست، گاهی فرسنگها فاصله دارد با آن چه رهبران و سرورانمان میگویند و میخواهند. مثلا همین «برادری»، چیزی که همیشه از آن گفتهایم و خواندهایم، اما هیچ وقت استانداردهایمان را با آن چه در نگاه اهلبیت است تطبیق ندادهایم. ما چه میخواهیم و آنها چه؟ به عنوان مثال این روایت را همهمان شنیدهایم:
أَ یَجِیءُ أَحَدُکُمْ إِلَى أَخِیهِ فَیُدْخِلُ یَدَهُ فِی کِیسِهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَدْفَعُهُ فَقُلْتُ مَا أَعْرِفُ ذَلِکَ فِینَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(علیهالسلام) فَلَا شَیْءَ إِذاً.
امام باقر (علیهالسلام): آیا چنین است که شما نزد برادر خود میروید و دست در جیب او میکنید وب ه قدر نیاز خود بر میدارید و او مانع نمیشود؟ گفتم: چنین چیزی را در بین خود سراغ نداریم. فرمود: پس هیچ.
خیلی سوال در ذهن من و شما ایجاد میشود. حالا بیایید ادامه روایت را بخوانید. ادامهای که کمتر برایمان گفتهاند. شاید ما باید خیلی تلاش کنیم برای رسیدن به استانداردهای مورد انتظار اهل بیت:
قُلْتُ فَالْهَلَاکُ إِذاً فَقَالَ إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ یُعْطَوْا أَحْلَامَهُمْ بَعْد.[1]
گفتم: پس هلاکت و عذاب؟ فرمود: این مردم، هنوز عقلهایشان کامل نشده است.
نظرات (۱)