اگر دنیا قفس است، حتماً باید پنجرهای رو به آسمان داشته باشد. پنجرهای که بتواند نسیم آسمانیها و بهشتیها را در دنیا بوزاند و مردم دنیا را از دنیازدگی و دنیادوستی نجات دهد.
از بین همه پنجرهها، «دهه طلایی حج» خوب میدرخشد. شبهای دهگانهای که به صبحگاه عید قربان ختم میشود؛ و دو روز قبل از آن یعنی روز «ترویه» که حاجیان برای ورود در صحرای عرفات آب برمیدارند؛ و یک روز قبل از آن یعنی روز «عرفه» که در این صحرا میمانند و با خدای خود مناجات میکند؛ و نیز شب آخری که آن را به عید قربان میرسانند... چه دهه فوقالعادهای!
ازاینروست که قرآن به این روزها و شبها سوگند میخورد تا بلکه خردمندان به خود آیند و «با سوره فجر» دست از دلبستگی به دنیا بشویند...
وَ الْفَجْرِ (1) وَ لَیالٍ عَشْرٍ (2) وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ (3) وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ (4) هَلْ فی ذلِکَ قَسَمٌ لِذی حِجْرٍ (5)
سوگند به سپیدهدم [صبح روز قربان] (1) و به شبهاى دهگانه باعظمت [دهه اول ماه ذیحجه] (2) و به آن جفت و طاق [روز تَرویه و عَرَفه] (3) و به شب، آنگاه که در حال گذر است. (4) آیا در اینها که یاد شد، براى خردمندى [که حق را از باطل تشخیص دهد،] سوگندى رساست؟ (5)
نظرات (۰)