روزنوشت 61 | سؤالی از حضرت حافظ!

دریافت
حجم: 191 کیلوبایت

سؤالی از حضرت حافظ!

ما که بی‌سوادیم و نمی‌دانیم چرا حافظ را لسان‌الغیب گفته‌اند. اما می‌دانیم که همه مسئله سر همین غیب است وگرنه ظاهرِ دنیا را که همه می‌بینند. و این همان تفاوت مؤمن با کافر و منافق است! (بقره،3)

حالا بگویید اقتصاد مهم‌تر است یا فرهنگ؟ از شعارها که بگذریم، اکثر مردم دنیا می‌گویند اقتصاد. درحالی‌که هیچ استدلال واقعی پشت قضیه نیست بلکه مسئله سر همین ظاهربینی است. یعنی چون طرف گرسنگی و تشنگی را با حواس مادی می‌بیند، اما عزت و شرف و آزادگی را نمی‌بیند، می‌گوید گرسنگی از شرافت مهم‌تر است!

برگردیم به حضرت حافظ. از جناب ایشان می‌پرسیم که اگر کوته‌نظرانی با استناد به اشعار شما، به ظاهر حکم کردند و مثلاً حاضر شدند به خاطر اقتصاد، فرهنگ را قربانی کنند؛ یا حتی بدتر، حاضر شدند عزت و شرف را که روح فرهنگِ ایمانی ماست، به معامله بگذارند و در مقابل، پول و دلار و تجارت آزاد را پس بگیرند، چه پاسخی باید دریافت کنند؟ اینک همه سراپاگوش هستیم تا جواب خود حافظ را بشنویم:

پیر پیمان‌کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان‌شکنان

دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی