شهدا 43 | مصطفی ایستاد تا درست کند

دریافت
حجم: 110 کیلوبایت

مصطفی ایستاد تا درست کند

گفت: «بیا سازمان پیش خودمون.»

گفتم: «مگه دیوونه‌ام؟ کجا بیام؟ پول می‌دن؟ درست برخورد می‌کنن؟ چی داره این‌جا؟ تو بیا بریم بیرون کار راه بندازیم.»

گفت: «من وایسادم این‌جا را درست کنم.»

 

هر بار می‌رفتم نطنز توی راه برگشت بغض می‌کردم. غربتی داشت اون‌جا.

 

بعد از شهادت مصطفی دم ظهر رفتم نماز‌خانه‌ سایت؛ پر از رفقای خودمان بود؛ رفقایی که خیلی‌هایشان را مصطفی با هزار زحمت راضی کرد و آورد پای کار. یاد روزهایی افتادم که مصطفی تنها بود، بغضم ترکید.

به مناسبت 21 دی- شهادت مصطفی احمدی‌روشن (منبع: تریبون| 109198)

اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران اشتراک گذاری در پلاس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی