دریافت
حجم: 212 کیلوبایت
یک-
اخبار جنگ را که در تلویزیون میدیدم، از خودم خجالت میکشیدم که پسرهام توی خانه هستند.
بالاخره، خودم راهیشان کردم.
آنها هم ازخداخواسته، هر چهارتا باهم رفتند.
دو-
کم حرف میزد. سه تا پسرش شهید شده بودند.
ازش پرسیدم: «چند سالته مادر جان؟!»
گفت: «هزار سال!»
خندیدم.
گفت: «شوخی نمیکنم. اندازه هزار سال بهم سخت گذشته.»
صداش میلرزید.
دو خاطره از «کتاب مادران شهدا» از مجموعه کتابهای «روزگاران» انتشارات روایت فتح. این هفته، روز وفات امالبنین، روز تکریم مادران شهداست.
"نما"ی "مسجد" نه فقط سنگ و آهن و سیمان، که مجموع عناصری است که یک نفر در ارتباط با مسجد آن را مشاهده میکند. بیایید این نما را معرفت افزا کنیم!
"مسجد نما" میخواهد دستیاری برای فعالان فرهنگی مساجد باشد.
استفاده از محتواها و طرح ها برای همه و در همه جا آزاد است. حتی در صورت حذف نشان "مسجد نما"ی گوشه طرح ها!
»»انشاءالله بستههای تابلو اعلانات و نشریات، حداکثر تا عصر چهارشنبه هر هفته آماده دریافت خواهد بود.
»» با توجه به محدودیتها، لطفا برای اجرایی شدن پیشنهادات بسیار سازنده و خوب خود شکیبا باشید.
در این سایت هیچ گونه حق تالیفی وجود ندارد و استفاده از مطالب بدون هیچ قید و شرطی آزاد است
ارتباط با مسجدنما: شماره پیامک: 1000150160170، رایانامه: masjednama@gmail.com
نظرات (۰)