مرحوم حاجآقای ابوترابی چند وقتی بود نماینده مجلس شده بود و به خاطر کارهایش دائم در حرکت بود اما هنوز خانهای نداشت.
کلی بهش اصرار کردیم و گفتیم: شما توی این رفتوآمدها خیلی اذیت میشوید، بیایید یک خانه بگیرید. قبول نمیکرد.
یک خانه کوچک 70 متری در جنوب شهر تهران برایش پیدا کرده بودیم. بعد از اصرار فراوان، حاجآقا فرمودند: بروید به همسرم بگویید بیاید خانه را ببیند، اگر پسندید من قبول میکنم.
همسرشان که خانه را دیدند، گفتند: این خانه برای ما بزرگ است.
نظرات (۰)