چراغ هر چه قدر هم که قوی و بزرگ باشد، اگر به منبع نور متصل نشود، فایدهای نخواهد داشت. پیامبری هم همینگونه است. پیامبر تا وقتی پیامبر است که به خدا وصل باشد، وگرنه بشری خواهد بود مثل سایرین.
اما آیا پیامبری صرفاً به دریافت وحی است؟ و اگر مدتی وحی قطع شد، یعنی دیگر خدا پیامبرش را رها کرده، یا بر او غضب گرفته است؟ اینک همین اتفاق افتاده و مدتی است که وحی نمیآید. دشمنان، رسولالله را به مسخره گرفتهاند و مؤمنان دلسرد شدهاند. پیامبر نیز از این امتحان نگران است... پس سوره ضحی میآید تا امیدی باشد برای رسول و یارانش و پاسخی باشد برای دشمنان:
«قسم به روز و شبی که مانند آمدن و نیامدن وحی هر دو از نشانههای الهی هستند (نه نشانه رحمت و غضب!)، خدای تو نه تو را رها کرده و نه بر تو خشم گرفته است؛ بلکه بالاتر، آخرت برای تو بهتر از دنیاست و خدایت آنقدر به تو میدهد که راضی شوی... این خدا همانی است که تو را در یتیمی پناه داد و راه حق را به تو نمایاند و در تهیدستی ثروتت بخشید. پس تو نیز به شکرانه این نعمتها، یتیم را خوار نکن و فقیر را از خود نران؛ و مهمتر از همه اینکه نعمت قرآن- این وحی جاودانه- را بر همگان حدیث کن تا آنان نیز از این نعمتِ هدایت بهرهمند شوند.»
آری، با این آیات جان پیامبر آرام میگیرد و مؤمنان مطمئن میشوند. اکنون باید رسولالله به تلاوت آیات حق بپردازد و ما از این نعمت حداکثر بهره را ببریم.
نظرات (۰)